آخرین روز جمعهی ترم پاییز سال ۲۰۱۹
درواقع آخرینترم سال ۲۰۱۹، سال تحصیلی پرفرازونشیبی بود. با اوقاتتلخ پیش از امتحان جامع دکترا شروع شد، بعد با دوران پررنج گروه تحقیقات دانشگدهی بایوفیزیک ادامه پیدا کرد و سرانجام به گروه فیزیک و ترم ختم شد. ترم پاییز درسی نداشتم و فقط درس دادم و تحقیق کردم. هنوز جوهر سوزان جلسهی گردهمایی دانشکده خشک نشده تلنباری از رخدادهای دیگر همهچیز را مدفون کرد.
روزهای سختی را میگذرانم. احساس میکنم نه حوصلهی کسی رادارم و نه کسی حوصلهام را داد. ابتدا احساس میکردم میخواهم تنها باشم اما در جمع خودم را گم میکردم و پرانرژی و دور ازآنچه هستم ظاهر میشدم. اما گمانم فهمیدم سکوت آنچه میخواهم نیست. آنچه آزارم میدهد کردن کاری است که بعدازآنکه کردمش پیشمان میشوم و با خود افسوس میخوردم که ایکاش فلان حرف را نزده بودم یا فلان کار را نکرده بودم. برایتان خلاصه بگویم، از خم شدن زیادی روی میزی که عدهی دور آن نشستهاند گرفته تا حرف زیادی که گفتن ندارد.
خودآگاهی ازآنچه میگویم و جایگاهی که در طوفان افکار و احساسات گم میشود و پسازآنکه همهچیز فروکش کرد دوباره یادم میآورد که فراموشش کردم.
درواقع آخرینترم سال ۲۰۱۹، سال تحصیلی پرفرازونشیبی بود. با اوقاتتلخ پیش از امتحان جامع دکترا شروع شد، بعد با دوران پررنج گروه تحقیقات دانشگدهی بایوفیزیک ادامه پیدا کرد و سرانجام به گروه فیزیک و ترم ختم شد. ترم پاییز درسی نداشتم و فقط درس دادم و تحقیق کردم. هنوز جوهر سوزان جلسهی گردهمایی دانشکده خشک نشده تلنباری از رخدادهای دیگر همهچیز را مدفون کرد.
روزهای سختی را میگذرانم. احساس میکنم نه حوصلهی کسی رادارم و نه کسی حوصلهام را داد. ابتدا احساس میکردم میخواهم تنها باشم اما در جمع خودم را گم میکردم و پرانرژی و دور ازآنچه هستم ظاهر میشدم. اما گمانم فهمیدم سکوت آنچه میخواهم نیست. آنچه آزارم میدهد کردن کاری است که بعدازآنکه کردمش پیشمان میشوم و با خود افسوس میخوردم که ایکاش فلان حرف را نزده بودم یا فلان کار را نکرده بودم. برایتان خلاصه بگویم، از خم شدن زیادی روی میزی که عدهی دور آن نشستهاند گرفته تا حرف زیادی که گفتن ندارد.
خودآگاهی ازآنچه میگویم و جایگاهی که در طوفان افکار و احساسات گم میشود و پسازآنکه همهچیز فروکش کرد دوباره یادم میآورد که فراموشش کردم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر